لحظه ای درنگ، توجه مسوولان ، ادامه یک زندگی!!
زندگی زیبا و وصف ناپذیر است، حتی اگر علیرغم توانمندی و شایستگی و تلاش بسیار، به دلیل معلولیتی که داری نتوانی شغلی مناسب و درخور بیابی یا در زندگی فردی و اجتماعی با موانع متعدد روبرو شوی. این عبارات در ذهنم با اندوهی تلخ تداعی شد، زمانی که در اتوبوس نشسته بودم و از محل کار به خانه بر میگشتم و از یکی از دوستان، خبر درگذشت نابهنگام (جواد ایزدی) را شنیدم. چند روز قبل، در مورد یک مشکل رایانهای، از او راهنمایی خواسته بودم و او با حوصله خاص و منحصر به فردش مشکل را حل نموده بود، از شنیدن آن خبر، مات و مبهوت، بی هیچ کلامی تماس تلفنی را قطع کردم.
ماجرای حادثه از این قرار بود که “جواد ایزدی” در صبح چهار شنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۸ هنگامی که از گارماسه به محل کارش واقع در خانه ریاضیات میآمد، در ایستگاه اتوبوس BRT فرایبورگ، هنگام توقف اتوبوس به دلیل فاصله اتوبوس از سکو و تعجیل راننده دچار سانحه شد، علیرغم انتقال به بیمارستان شریعتی و تلاش پزشکان، به علت شدت جراحات وارده ناشی از برخورد با اتوبوس و کشیده شدن بر روی زمین درگذشت.
پس از این حادثه دلخراش، که با وضعیت موجود، مبلمان شهری و وسایل و متصدیان حمل و نقل عمومی، برای معلولین مسلما نه اولین حادثه بوده و نه آخرین خواهد بود!! باری دیگر و بیش از پیش، نگاه پرسشگر جامعه افراد دارای آسیب بینایی را به سمت سه گانه شهرداری، شرکت اتوبوسرانی و اداره کل بهزیستی اصفهان معطوف نمود.
اگرچه در قانون جامع حمایت از معلولان سال ۱۳۸۳ ، کنوانسیون حمایت از افراد دارای معلولیت سال ۲۰۰۶ و همچنین قانون حمایت از معلولان سال ۱۳۹۸بر تکلیف دولتها به مناسبسازی فضای شهری و وسایل حمل و نقل عمومی و همچنین آموزش رانندگان این وسایل در برخورد با افراد دارای معلولیت و ارایه خدمات به آنها تاکید شده است، ولی قضاوت تحقق این تکالیف از سوی مسوولان سه گانه دستگاه مذکور، را به وضعیت مبلمان شهری و وسایل و متصدیان حمل و نقل عمومی و میزان دسترس پذیری آنها برای معلولین و سالمندان وا مینهیم.
آیا اگر ایستگاه اتوبوس BRT فرایبورگ به لحاظ امکان توقف اتوبوس در کنار سکو فاقد اشکال زیربنایی بود و راننده نیز هنگام توقف در ایستگاه مورد نظر چند ثانیه درنگ بیشتری مینمود، شاید معلول یا سالمندی در حال پیاده شدن از اتوبوس باشد و در آینه کنار خود نگاه میکرد و پس از مطمئن شدن از اینکه مسافرین شهری از کنار اتوبوس که سازه بزرگ و خطرناکی است، دور شدهاند، حرکت مینمود ، حادثه درگذشت دلخراش “جواد ایزدی” رخ میداد؟ مسلما احتمال آن بسیار کمتر بود.
با نهایت تعجب و شگفتی علیرغم اینکه آثار دلخراش حادثه تا روز بعد نیز در اطراف ایستگاه BRT و روی نردهها مشهود بود ، دو روز بعد با روابط عمومی سیمای اصفهان تماس گرفتم و از عدم انعکاس این حادثه گلایه کردم، اظهار بیاطلاعی داشتند.
ما جامعه معلولین بینایی مدتهاست که چشمها را بارها و بارها شسته و کوشیدهایم جور دیگر ببینیم!! ولی اینها همه حکایت از واقعیتی تلخ، عدم توجه شایسته مسوولین در سطوح مختلف به وضعیت مخاطرهآمیز فضای شهری برای تردد معلولین دارد. به هیچوجه منکر اقدامات انجام شده نیستیم، ولی مناسبسازی مبلمان شهری، فقط و فقط به نصب سنگ فرشهای زرد رنگ در وسط پیادهروها نیست.
اگر هر از چندی، با چشمان بسته و به مدد یک عصای سپید، بخواهید در فضای شهری و با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی تردد کنید، به عمق مشکلات معلولین بینایی تا حدی پی خواهید برد. اکنون که این یاد داشت را می نویسم دو سال از درگذشت (جواد ایزدی) هم نوع مهربان، توانمند، مطلع و ارزشمند ما میگذرد. در طول این مدت اگرچه مسوولان سازمان بهزیستی کشور و اداره کل بهزیستی استان اصفهان اقداماتی برای دلجویی از خانواده آن مرحوم انجام دادند، ولی چه اقدامات اساسی و بنیادی از سوی سه گانه دستگاه فوق الذکر انجام شد تا معلولین بینایی، مسوولین را در مسیر دسترسپذیری فضای شهری و برابری فرصتها با خود هم دل بیابند و بدانند آن حادثه دلخراش و بسیاری حوادث از این دست در ذهن و ضمیر مسوولان متولی کشور همچون زنگ هشداری باقی مانده و ما امروز در کجای این مسیر هستیم و فاصلهمان تا محیطی نسبتا امن و کم آسیب برای حرکت و تردد درون شهری چگونه است؟ اگر زمانی برای تردد بین شهری از اتوبوس BRT استفاده کنم، آیا مطمئن خواهم بود که حادثهای از این دست در کمین من نخواهد بود؟
نگین حیدری ، وکیل دادگستری، فعال در حوزه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت