مردم و مسئولان، تا کنون چند بن بست برای معلولان ساختهاند؟!
- کد خبر: 5386
- /
- 1 مرداد 1401 - ۱۷:۴۲
- /
- یادداشت و مقاله
تواننگار-مریم ابراهیمی دینانی| معلولان، معمولا سرشار از امید و انرژی هستند و چه بسیار با نابینایانی مواجه شدم که گرچه نمی دیدند، اما چنان زندگی را رنگین و زیبا تصویر میکردند که آدمی در شگفت بود که این من هم هستم که نمی بینم یا او!
به خاطر دارم عزیز ویلچرنشینی که مدتی کوتاه با هم، هم مسیر بودیم و چنان شوخ طبعی و لطایف سخنش، ما را به وجد و خنده کشانیده بود که از خودمان با آن توان جسمی، و عدم اعتماد به نفس و شکر این نعمت، خجالت کشیدیم!
اما روزی از معلولی سوالی پرسیدم که آخر دنیا، از نگاه تو کجاست؟
نگاهی به ماشین پارک شده در عابرپیاده انداخت و گفت، آخر دنیا برای من همین جاست!
وقتی شهروندی ماشینش را جایی پارک میکند که من ویلچرنشین، نمی توانم از کنار این ماشین رد شوم و خودم را به آن سمت خیابان برسانم.
آخر دنیا، برای من وقتی است که میرسم به چند پله. بدون اینکه مسیر معلولان برای آن تعریف شده باشد و مسئولان برای چیدمان شهری، قشر معلول را هم در آن لحاظ نکرده و به جای ما هم در این جامعه زندگی نکرده باشند!
و من به این فکر کردم که ما مردم معمولی و مسوولان شهری، تا کنون چند بن بست برای معلولان ساخته ایم!
در یک روز پر عجله، چند بار ماشین و وسیله نقلیه مان را به گونه ای در مسیر عبور مردم سد کرده ایم، که یک معلول ویلچرنشین وقتی با آن روبرو میشود کلمه غم انگیز«آخر دنیا»، را به کار ببرد!
یک مسوول شهری، در چیدمان شهریاش چقدر به فکر این قشر توان خواه بوده است و مسیرهای مخصوص آنها را تعبیه کرده است تا وقتی معلولی به چند پله میرسد، آن را آخر دنیا بنامد!
این دگرخواهی و درک شرایط کسانی که نیازمند همیاری یک جامعه برای داشتن یک زندگی نرمال هستند، نیاز به حس مسوولیت و وجدان جمعی است. این یعنی یک تمدن درست و یک تربیت متعالی.
کانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت صراحتا تاکید کرده است که دولت مسوول متناسب سازی تمام فضاهای شهری و خدمات عمومی برای استفاده همه معلولان هستند؛ این در حالی است که با وجود بیش از ۳ میلیون ایرانی دارای معلولیت شدید هستند، هنوز هم در بسیاری از پروژه های عمرانی کشور شاهد آماده سازی فضا برای استفاده معلولان نیستیم.
اتفاقی که از نظر فعالان حقوق معلولان، نوعی دهن کجی به قانون حمایت از حقوق معلولان به حساب میآید.
وقتی افراد دارای معلولیت مانند سایر آحاد جامعه مالیات و عوارض شهری می پردازند نباید به حقوق شهروندی و قانونی آنها بیتوجهی کرد.
عده ای معتقدند، یکی از دلایلی که مناسب سازی شهری برای معلولان کم رنگ است، این است که در حوزه طراحی و اجرای سیاستگذاریها برای مناسبسازی محیط شهری برای معلولان، افرادی که تصمیمگیری میکنند، خودشان معلول نیستند و نمیتوانند دغدغههای یک معلول را داشته باشند، لذا بهتر است در حوزه معاونت شهرسازی و معاونت عمران از افراد معلول و توانخواه استفاده شود تا از دریچه و نگاه یک فرد توانخواه به مسائل شهری نگاه شود.
با اینکه طرحها و ایدههایی برای مناسبسازی محیط شهری در بخشهای مختلف مطرح میشود، اما در مرحله اجرا و بودجهبندی، این برنامهها در اولویت نیست و نگاه و دیدگاه درستی در این زمینه وجود ندارد، بنابراین سرعت و مطلوبیت متناسبی در حوزه مناسبسازی وجود ندارد.
از طرفی جامعه معلولان نیز باید دغدغههای خودشان را توسط یک نماینده یا سازمان مردم نهاد انتقال دهند تا دغدغههای آنان را رصد و برنامهها را به سمت عملیاتی شدن به پیش ببرد، اما متأسفانه چنین امکانی نیز در بیشتر موارد وجود ندارد و این دو عامل باعث شده تا مناسبسازی محیط شهری با مشکل و چالش جدی مواجه باشد.
قانون در دفتر قانونگذار، مردم و وجدان عمومی باید در کنار هم به گونه ای عمل کنند که این قشر از جامعه بتوانند به دور از تبعیض و استرس، در جامعه تردد کنند و حقوقشان به مانند افراد عادی، محترم شمرده شود. در این صورت، یک جامعه متعالی و رشدیافته خواهیم داشت.