تواننگار- مهری فروغی|
امروزه تحولاتی که شرکتهای دانشبنیان خلق کردهاند، جهشی خارق العاده را در اقتصاد و زیست جامعه ایجاد کرده است، یکی از گروههای جامعه که میتواند از خدمات و محصولات شرکت های دانشبنیان بهره فراوانی جهت ارتقای کیفیت زندگی و رفاه بیشتر ببر، معلولان هستند که به دلیل نقص عضو به لحاظ جسمی و حرکتی توانایی کمتری نسبت به اقشار عادی جامعه دارند.
تصور اینکه یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم دست یا پایمان را حس نمیکنیم خیلی سخت است. چه برسد به اینکه تا هفده سالگی همهچیز بر وفق مراد باشد و بعد از آن، در پی یک اتفاق در دوستداشتنیترین ساعت مدرسه حتی دیگر نتوانی حرکت کنی.
پرده اول: یک میدان، یک توپ
زنگ، زنگ ورزش بود. دبیر ورزش مثل همیشه توپی را انداخته بود به میدان بچهها و خودش رفته بود توی دفتر مدرسه به گفت و شنود با مدیر و معاون ودفتردار.
پسرها سر از پا نمیشناختند. توپ فوتبال که به میدان آمد، همراهش فوتبالیها هم جمع شدند و تقسیم به دو تیم.
بازی روال خوبی داشت که ناگهان یکی از پسرها با خطا خودش را روی حامد انداخت تا از ورود یک گل به دروازه خودی جلوگیری کند. خون بود که از دستها و پاهای حامد بیرون میزد. به زحمت خودش را تا پای شیر آب رساند تا آبی به سر و صورت بزند.
پرده دوم: تعادلی که از دست رفت
بدنش کوفته بود و احساس درد در دست و گردن امانش را بریده. به پیشنهاد مادر چیزی خورد و خوابید. نیم ساعتی گذشت و از روی تخت بلند شد. اما با از دست دادن تعادل، یکباره به زمین افتاد و دیگر نتوانست حرکتی کند.
پرده سوم: آسیب یا التهاب نخاع!
آسیب به نخاع تشخیصی بود که پزشکان بیمارستان الزهرا داده بودند. تشخیصی که حامد ۱۷ ساله را وابسته به تخت کرد. اگرچه به گفته او در آن دوهفتهای که در بیمارستان بستری بود رسیدگی کادر درمان، چندان مناسب نبود و بدون آنکه میزان آسیب را بیان کنند از التهاب نخاع میگفتند. بررسیهای دورهای پزشکان و اینکه مشکل خاصی نیست، خانواده را به این سمت کشاند که بعد از یک دوره شش ماهه، حامد مثل قبل میتواند در میدان فوتبال پا به توپ بزند.
در همان چهارده روز بستری و به علت نبود رسیدگی مناسب، حامد به زخم بستر هم دچار میشود و مرخص از بیمارستان به این امید که بزودی درمان میشود…
پرده چهارم:”بزودی” این شرایط تمام میشود!
حامد از “بزودی” که حرف میزند حالا خنده تلخی روی لب دارد. امیدش این بود که بزودی این شرایط تمام میشود و به زندگی عادی برمیگردد.
بعد از آن درمانهای توانبخشی و فیزیوتراپی را شروع میکند. تقریبا بعد از سال اول به این نتیجه میرسد که تنها کسی که میتواند کمک کند، خود اوست. به قرار و قاعده آسیب نتوانست در همان زمان، سال دوم دبیرستان را تمام کند از جانب مدرسه و کادر هم هیچ پیگیری از شرایط او نمیشود. سال بعد درس را به صورت غیر حضوری ادامه میدهد و به مرور با فیزیوتراپی شرایط را به سمت بهبود پیش میبرد. و بعد از گذشت چندین سال کاردرمانی و راه رفتن با واکر را شروع میکند. و همین چند قدم راه رفتن اعتماد به نفسش را هم بازمیگرداند.
پرده پنجم: دانشبنیانها میتوانند
اعتقاد دارد قطعا دانشبنیانها میتوانند در بهبود شرایط توانبخشی موثر باشد اما شکایتش از هزینههای بالای این کار است به خصوص برای کسانی که هیچ وابستگی به بیمه ندارند در کنار هزینههای جنبی زندگی آنها را دچار مشکلات عدیده میکند و کسانی که میتوانستند بواسطه این علم به روند زندگی معمول خود سرعت بیشتری بدهند، از حرکت باز ایستادهاند.
پرده ششم: “زندگی با معلولیت را نمیشناختم”
تصور اینکه یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم دست یا پایمان را حس نمیکنیم خیلی سخت است. چه برسد به اینکه تا هفده سالگی همهچیز بر وفق مراد باشد و بعد از آن، در پی یک اتفاق در دوستداشتنیترین ساعت مدرسه حتی دیگر نتوانی حرکت کنی.
حامدایزدی قطع نخاع شده است اما قطع امید؛ نه! او پس از آنهای سالهای سخت که هنوز سایه بر زندگیاش دارد در کنکور شرکت و مدرک کاردانی حسابداری را گرفت و بعد از آن بصورت تجربی وارد دنیای IT شد و همزمان خبرنگاری را هم تجربه کرد. ورزش را نه در دنیای فوتبال که در بستکبال با ویلچر و بوچیا دنبال کرد و به مقامهای قهرمانی رسید.
او توانست وارد دنیای کسبوکار شود و مستقل زندگی کند.
پرده هفتم: دانشبنیانها به کمک معلولان آمدهاند
آن سالهای سخت گذشته است. حالا دانشبنیانها به کمک معلولان آمدهاند تا جبرانی باشند برای حرکت بهتر اندامها و آنها را از محدودیت حرکتی خارج کرده و رویای راه رفتن دوباره را در آنان محقق کنند.
توانستهاند ربات پوشیدنی، برای راه رفتن بیماران دارای ناتوانی جسمی عرضه کنند و جزو اولین تولیدکنندههای این دستگاه در خاورمیانه باشند. رباتی که قادر است وزن بیمار را تحمل کرده و آن به زمین انتقال دهد. این ربات بر روی لباسهای کاربر پوشیده میشود و فرد بدون نیاز بهصرف انرژی چندانی به کمک این محصول میتواند راه برود.
بازگرداندن توانایی راه رفتن به افراد کمتوان و ناتوان پایینتنه بیش از هر چیز بر روحیه، اعتمادبهنفس و امید آنان به زندگی اثر قابلتوجهی دارد. همچنین امکان ایستادن، نشستن و راه رفتن کاربران به آنان استقلال بیشتری در زندگی میدهد.
تحرک بیشتر موجب بهبود وضعیت فیزیکی از جمله بهبود گردش خون، تنظیم فشارخون، بهبود تنفس، جلوگیری از مشکلات گوارشی و کلیوی، زخم بستر، دردهای مزمن و تضعیف ماهیچهها میشود.
دریافت معیارهای مکانیک حرکت مانند سرعت و شتاب زاویه ای مفاصل یا سرعت و شتاب خطی اندام های بدن، در ساخت انیمیشن و سایر حوزه های مرتبط بسیار حائز اهمیت است.
اینها تنها گوشهای از اقداماتی است که شرکتهای دانشبنیان انجام دادهاند. اما ورود به این صحنه سختیهای خاص خودش را دارد.
پرده هشتم: هیچ حمایت خاصی از طرف دستگاههای مسئول نمیشود
به گفته مدیر شتابدهنده فردوسی، متأسفانه شاهد هیچ حمایت خاصی از طرف دستگاههای مسئول برای ورود مجموعههای دانش پایه به حوزه معلولان نیستیم. مجموعههایی مثل بهزیستی با توجه به بانک اطلاعاتی کاملی که از معلولان کشور دارند، بهراحتی میتوانند مجموعههای دانشبنیان فعال در حوزه معلولان را به جامعه هدفشان متصل کنند، اما تا امروز شاهد چنین همکاریای نبودهایم. در واقع، منظور از کمک به شرکتهای دانشبنیان حوزه معلولان، دادن پول به این شرکتها نیست. خود این شرکتها هم به طور معمول چنین توقعی ندارند.
اما همکاریهایی مثل معرفی آنها و محصولاتشان به جامعه معلولان یا حتی همکاری با چنین شرکتهایی در بحث صادرات محصولاتشان به دیگر کشورهای منطقه میتواند از اقدامات اساسی دولت در حمایت از این فضا باشد و به رشد و توسعه فعالیت دانشبنیانها در حوزه معلولان کمک فراوانی بکند. در کشور ما تعداد توانیابان و معلولان کم نیست و با وجود همه اقداماتی که تا امروز باری بهبود زندگی این بخش ویژه از جامعه انجام شده است، هنوز باید کارهای بیشتر و بهتری برای جامعه توانیابان انجام شود.
به اعتقاد مکارم، هنوز بخش زیادی از شرکتهای دانشبنیان کشورمان آگاهی کاملی درباره نیازهای معلولان ندارند و هنوز چندان که باید به طور جدی در این زمینه وارد نشدهاند. این در حالی است که محصولات و خدماتی که برای این قشر تولید میشود، جدا از نیازی که در جامعه برای آن وجود دارد، از نظر اقتصادی هم برای این شرکتها دارای آورده اقتصادی و بازاری مناسب است.
معان پژوهشی دانشگاه فردوسی نیز میگوید؛ بحث توجه شرکتهای دانشبنیان و فناور به حوزه معلولان و تلاش برای ساخت محصولاتی برای این قشر از جامعه، در دنیا از اهمیت فراوانی برخوردار است: یکی از دلایل اهمیت این حوزه، تعداد بالای معلولان در دنیاست، اما مهمتر از آن برگرداندن یک فرد دارای معلولیت به زندگی عادی به کمک محصول یا خدمتی فناورانه، خدمتی بسیار بزرگ به کل جامعه به حساب میآید.
به همین علت، در سراسر دنیا پژوهشهای فراوانی در این زمینه در حال انجام است و شرکتهای دانشبنیان و فناور به کمک دانشگاهها و مراکز علمی معتبر هر روز به دنبال پیدا کردن روشهای جدید در این زمینه هستند. در کشور ما هنوز جای کار زیادی در این زمینه وجود دارد و شرکتهای دانشبنیان به آن اندازه که باید وارد حوزه معلولان نشدهاند. شاید بتوان یکی از علتهای این موضوع را سرمایه دانست.
دکتر رضا لطفی معتقد است: بخش زیادی از فعالیتهای دانشبنیان در کشور ما به سرمایهگذاریهایی که انجام میشود وابسته است، و در این حوزه، سرمایهگذار بهطور معمول به میزان فایده اقتصادی و حجم بازار حوزهای که قصد گذاشتن سرمایهاش را در آن دارد نگاه میکند. به همین علت، حجم کمتر بازار حوزه معلولان باعث میشود که سرمایهگذاران کمتری به آن وارد شوند و اهمیت واقعی این حوزه و نیاز اساسی که معلولان کشورمان به محصولات دانشبنیان برای حل مشکلات خود دارند، کمتر توسط سرمایهگذاران خصوصی مورد توجه قرار میگیرد.
معاون پژوهشی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه در کشورهای دیگر حمایت سرمایهگذاران بخش خصوصی در کنار پشتیبانی نهادهای دولتی، باعث میشود که مجموعههای دانشپایه بتوانند پژوهشها و فعالیتهای بیشتری در زمینه معلولان داشته باشند، افزود: به غیر از حمایتهای دولتی، نکته مهم دیگر که باعث پیشرفت در این حوزه خواهد شد، حضور سرمایهگذاران واقعی خطرپذیر در اکوسیستم مجموعههای دانشبنیان است. این موضوع در سالهای گذشته در کشورمان مطرح شده، اما هنوز به طور کامل این مفهوم بین سرمایهگذاران ما جا نیفتاده است و توقع دارند تنها در بازارهایی با ریسک بسیار پایین وارد شوند.
پرده نهم: اجرای پروژه بدون بازارسازی ابتر است
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری با اشاره به ضرورت بازارسازی برای حوزه توانبخشی، گفت: این حوزه به دلیل وجود برخی مشکلات چون عدم وجود بیمه بازار خوبی نداشته و شرکت ها چندان تمایلی به ورود این حوزه ندارند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری افزود: نوآوری حلقه مفقوده حوزه تجهیزات توانبخشی است و باید نیروی انسانی دارای توان و دانش علمی و تخصصی به این حوزه تزریق شود.
سورنا ستاری معتقد است که توسعه مفهومی فرهنگ سازی است. تا زمانی که فرهنگ و نگاه جدید نباشد، توسعه اتفاق نمی افتد.
رییس بنیاد ملی نخبگان در ادامه با اشاره به اینکه بازار حوزه توانبخشی بزرگ و پرمشتری است، بیان کرد: اگر بنیاد شهید نیازهای خود را اعلام و بازار محصولات را تضمین کند با کمک شرکت های دانشبنیان و خلاق میتوانیم پاسخ گوی نیازها و تامین اقلام توانبخشی باشیم.
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری با تاکید بر اینکه تعریف و اجرای پروژه بدون بازارسازی ابتر است، گفت: توانبخشی عرصه ای است که بازار بزرگی دارد و اگر این بازار در اختیار شرکت های دانش بنیان و خلاق قرار گیرد؛ ارزش آفرین و کاربردی خواهد شد.
به اعتقاد ستاری، حوزه توانبخشی در کشور مغفول مانده است و تجهیزات این حوزه بیمه ندارند و مصرف کنندگان آن با مشکلات و چالش های جدی مواجه هستند.
پرده آخر: باید به مجموعههای دانشبنیان اعتماد کرد
حقیقت این است که هنوز خیلی از نهادها در کشور ما چندان که باید به مجموعههای دانشبنیان اعتماد ندارند و خیلی از مدیران باور ندارند یک شرکت فناور داخلی میتواند چالشهای اساسی را با توان و تخصص بومی خود به شکل مناسب حل کند. به همین دلیل، به نظر میرسد بخش زیادی از کم بودن حمایتها از شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه معلولان، به نبود اعتماد کافی به توانمندیهای آنها برمیگردد و اگر در این بخش بتوانیم توانمندیهای این مجموعهها را به مدیران تصمیمگیر ثابت کیم، بخش زیادی از مسئله حل خواهد شد. البته این اعتماد بهآرامی در حال شکل گرفتن است و نمونههای موفقی که از محصولات دانشبنیان بومی تا امروز داشتهایم، باعث شده است مدیران نگاه مثبتتری به توان متخصصان و فناوران داخلی پیدا کنند.
مجموعههای دانشبنیان تلاش میکند با استفاده از زیرساختهای فناورانه، معلولان را توانمند و بتواند به آنها در تولید ثروت و ایستادن روی پای خودشان کمک کند.
در سالهای گذشته شرکتهای دانشبنیان کشورمان اقدامات خوبی را به منظور طراحی و تولید محصولاتی داشتهاند که بتواند به معلولان کمک کند تا با وجود محدودیتهای حرکتی، مانند افراد عادی در جامعه به فعالیت و زندگی بپردازند.