تواننگار| سحر مشایخی- برای پرداختن به موضوع با یک سوال بحث را به چالش میکشم چه عاملی باعث شد که روزنامه هتاک “شارلی آبدو” به این ابتذال میرسد که با کشیدن کاریکاتور توهین آمیز از پیامبر اسلام، مقدسات و مرجعیت دینی به چنین روشهای موهومی روی میآورد!؟
بدیهی ست این متد کار نامتعارفیست که کل سیستم فرهنگی کشور فرانسه را زیر سوال میبرد! البته این روزنامه برای توجه محلی از اعراب ندارد. منظور دستهای پشت پرده ولابیهای صهیونیستی میباشد که میخواستند با ایجاد اغتشاش و ناآرامی در ایران ضعفهای خود را پنهان کرده و به امنیت کشور عزیزمان خدشه وارد کنند اما وقتی این ناامنیها پشتوانه مردمی نداشت و به صورت علنی شکست خوردند، دچار فوبیایی شدند که قدرت تفکر از آنان گرفته شد و خداوند بر پیشانیشان با این آیه شریفه «و مکروا مکرالله و هو خیر الماکرین» تا ابد مهر زد. آری خداوند نصرتش را از جایی که گمان نمیکنی میرساند، نیرنگشان را به خودشان بازگرداند و آشوب و اعتصابات به پاریس و چند کشور غربی کشیده شد و همین امر صهیونیزم جهانی را مستأصل نمود و بجای اینکه بر موضوعات اصلی تمرکز کنند با فرافکنی به سوی استراتژی فرار رو به جلو از پرداختن به موضوعات اصلی امتناع ورزیدند و با حرکات بیپایه و اساس به سوی تاریکی تاختند.
سیاستی که اخلاق خود را بر مبنای هوچیگری گذاشته شاید بتواند برای مدت اندکی توجهها را به خود جلب کرده و جذب دنبالکننده نماید اما چون فاقد ریشه و بنیان است مانند کف روی آب دوام ندارد و در نهایت چهره خودش مخدوش میشود.
این قبیله نامیمون همه چیز را با سرشت ناچیزشان میسنجند و با نگاهی توتالیتر از منظری خاص میخواهند دنیا را تفسیر کنند وهمه باید در بوته تئوریهایشان جای گیرند، ولو با جنگ و خونریزی یا دستبرد به منابع یک کشور به بهانه کارهای بشردوستانه که مردمش از فقر رنج میبرند. ناگفته نماند بسیاری از ادعاهایشان به سخنانی بیاساس تنزل یافته اما همچنان مصمم هستند، چشم بر حقایق ببندند و به افکاری هویت بخشند که نه تنها اصیل نیست بلکه گاه مردم خودشان از آن رویگردانند! ریشه این اتهامات برمیگردد به ترس و واماندگی و با اینگونه کارهای سخیف مردم دنیا هر روز ذات پلیدشان را بیشتر میشناسند. البته کار برای اصحاب رسانه که وظیفهشان روشنگریست، دشوار میشود. وقتی اصول منطقی جای جود را با توهین عوض میکند، وقتی کارهای مبتذل عرصه را بر مطالعه عمیق تنگ میکند، دیگر ساحت به منصه ظهور رسیدن فکر نیست و گاه وظیفه داری با تمام توان و تلاش وافر برای اثبات حقیقت پا به میدان گذاری. چرا که با سیستمی مواجه هستی که از کنشگری منطقی عدول کرده و به سیاست حمله از راه بکار گرفتن توهین وقیحانه به ایدیولوژی روی آورده که این سبک نه در علم، نه در هنر و نه در اخلاق جایی ندارد.
اگر چه رسانههای وابسته به تفکر صهیونیستی رندانه تلاش میکنند خواننده را از موضوع اصلی دور کرده و آنها را به صحنه فرعی بکشانند و با آنها روبرو شوند، در هر صورت پرداختن به حواشی آسان است و روی آوردن به جوهرهها دشوار!
اما برگردیم به ابتدای گفتار و سوالی که مطرح شد؛ دلایلی برشمرده فرع ماجرا بود اما اصل و جوهره داستان و ذات این کینه باز میگردد به «شجره ملعونه۱» و «شجره طیبه۲» که در قرآن کریم به آن اشاره شده و در تفاسیر ذکر شده منظور از «شجره ملعونه» بنیامیه است امیرالمومنین «علیهالسلام» در نهجالبلاغه خطاب به معاویه فرمودند: شما به قریش الصاق شدید. وقتی شجره نامه این قوم را واکاوی میکنیم متوجه میشویم نسب این قوم به یهود باز میگردد اما «شجره طیبه» جلوه اسماء الهی هستند. از امام صادق «علیهالسلام» حدیثی بدین مضمون نقل شده که پیامبر ریشه آن درخت مبارک، امیرالمومنین تنه آن، حضرت فاطمه شاخههایش، فرزندان ایشان میوههای آن شجره و شیعیان برگهای آن درخت محسوب میشوند. شاید با این حدیث دشمنی صهیونیزم با پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان و رهبری که از تبار آن بزرگواران است و مقتدای میلیونها شیعیان جهان میباشد، آشکارتر شود اما دشمنان اسلام از این حقیقت غافلند که حتی شیطان در پازل و هندسه خداوند بازی میکند و هرگز نمیتواند از حیطه قدرت خداوند متعال خارج شود تا آخرین فرزند این سلاله علیه بیعدالتی قیام نماید و تسلای انسان سرخورده از دروغ و نیرنگ شوند. ایشان با عطر حضورش جهان را با عدل و مهربانی خوشبو مینماید و نغمه عشق را در دلها میسراید . آنگاه آسمان درهایش را به روی اهالی زمین خواهد گشاید و فرشتهای از جنس نور با نگاهی مسحور ندایی سر میدهد که همه عوالم میشود غرق سرور: «یریدون لیطفئو نور الله بافواههم والله متم نوره و لو کره الکافرون»
۱- سوره الاسراء/ ۶۰
۲-سوره الابراهیم/ ۲۴- ۲۵
