خیلی دیر دست به کار شدهاید!
- کد خبر: 3191
- /
- 31 مرداد 1400 - ۱۰:۲۳
- /
- اجتماعی
رکورد دوباره شکست! تعداد قربانیان در روزهای پایانی مرداد ماه به بالای ۶۰۰ نفر رسید. بریده شدن بیش از ۶۰۰ نفس در این روزها. تختی برای بیماران کرونایی در مراکز درمانی باقی نمانده است. “سفرها و مراسمها” از دلایل اوجگیری کرونا معرفی شدند. آمار رعایت پروتکلهای بهداشتی کاهش یافته است.
ایران در محرم سیاه پوشید. نزدیک به دوسال از مبارزه و جنگ تن به تن با کرونا گذشته، نه در ایران که یک جهان مبارزه را شروع کرده است. یک جنگ تمار عیار. ابتدای مبارزه مقاومت سربازان زیاد بود اما اندکی که گذشت، طاقت مردم طاق شد و شرایط برای عدهای، عادی جلوه نمود. مردم خسته شدند. مردمی که هشت سال ایستادگی مبارزه مسلحانه دربرابر جهان را در کارنامه داشتند حالا در برابر یک ویروس ۸۰ تا ۱۶۰ نانومتری از پای درآمدهاند. عدهای اسیر خاک شدهاند و عدهای اسیر تخت بیمارستان. اما چشم امیدشان به پیروزی است.
مقاومت کار یک دستگاه نیست. مردم و دولت باید شانه به شانه هم پیش بروند. برای کادر درمان رمقی باقی نمانده است. همه این دلایل و بیشتر از آن دلیلی میشود برای تشکیل یک پویش فرهنگی از جنس رسانه و برای مردم.
پویش به همت خانه مطبوعات و خبرنگاران استان اصفهان از استانداری و نشست با بالاتربن مقام اجرایی استان آغاز میشود. عباس رضایی از نقش و مسئولیت اجتماعی خبرنگاران میگوید و از آثار مثبت این پویش که میتواند در جلوگیری از گسترش بیماری کرونا نقش ایفا کند.
او معتقداست؛ نیاز است در زمینه مبارزه با کرونا همگی به صورت جدیتر وارد شویم و از تمامی نیروها و امکانات برای کنترل شرایط بهره گرفته شود.
بالاترین مقام اجرایی استان از نقش دشمنان در تقابل «نان» و «جان» و « دین» و « جان» میگوید و از تلاش دشمنان این مرزو بوم برای دو قطبی کردن شرایط مدیریت بیماری در کشور. تقابلی که سودش به جیب عدهای وطنی هم میرود.
در شرایطی که شیوع کرونا در جهان سیر رو به رشدی را به خود گرفته است اما رسانههای غربی باز در کوچه پس کوچههای لندن و آلبانی با تزریق هراس و پرتاب نیزههای زهرآگین ایران را نشانه گرفتهاند…
خیلی دیر دست به کار شدهاید!
همه یکرنگ هستیم چه در هدف و چه در ظاهر با پوشش گانهایی به رنگ آبی.
پویش در قالب سه گروه آغاز و هر گروه به تعدادی از خیابانهای شهر اعزام میشود برای همکلام شدن با مردم. چه برای تشکر از آنانی که با رعایت پروتکلهای بهداشتی دست کادر درمان را گرفتهاند و چه آنان که بدون هیچ رعایتی، پشت پا زدهاند به تمام اقدامات درمانی.
پایمان را که از ون به خیابان میگذاریم چشمها به سویمان دوخته میشود و دستها بالا میرود برای زدن ماسک و تنطیم آن روی صورت. لباسهای یکرنگ، ماموریتش را آغاز کرده است. بین مردم میرویم. بعضی نزدیک میشوند تا گردنآویز را بخوانند و فقط رد میشوند. بعضی مسیرشان را کج میکنند تا تذکری برای زدن ماسک نشنوند.
پیرمردی روی یکی از نیمکتهای ورودی چهارباغ عباسی نشسته است اما بدون ماسک. قرارمان نیست تا سلبی برخورد کنیم تا دافعه ایجاد شود. از بیماری میگوییم و آمار روزانه. از هزینههای بالای درمان و نبود تخت در بیمارستانها. یک گفت و گوی منطقی و گاه با رنگ تحلیل.
هنوز همکلام نشدهایم با پیرمرد اما آتش کلامش تندتر از این حرفهاست. صدایش را کمی بلند میکند تا نگاه چهار رهگذر را بخرد” من تا به حال هیچ وقت مریض نشدهام. نه از آن دوره! نه این دوره! این دو سال هم که اصلا. ماسک چروکی از ته جیبش بیرون میآورد و میگوید” نه اینکه ماسک نداشته باشم. نه! اما مشکل ما زدن ماسک نیست. مشکل این آب آشامیدنی است که طعم فاضلاب گرفته است.
مردی دیگر از گرفتاری خودش به کرونا میگوید و خانهنشینی و قرنطینه. او هم شکایت دارد از عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی. شکایت میکند از همان پیرمرد و میگوید ” فراموش کرده همهمان در یک کشتی نشستهایم”
مردم خودشان پا پیش میگذارند برای گفت و گو. لباس مشکی به تن دارد. میگوید خیلی دیر دست به کار شدهاید!! نصف مردم را بیدلیل از دست دادیم.
راست میگوید. کرونا نه حساب و کتاب دارد و نه داروی اثبات شدهای. رفتارش کاملا غیر خطی و پیشبینی نشده است. هر آنچه میشنویم تنها بر اساس رفتار و پاسخ بیماران به داروها است.
باید مرهمی باشیم بر دردهای مردم. میگوییم بیایید با هم جان نصف دیگر را نجات دهیم.
سود به شرط کرونا
به میدان امام علی(ع) میرویم. قلب بازار اصفهان. اکثر مغازهها و فروشگاهها بر اساس اعلام ستاد مقابله با کرونا و اصناف بسته است. راسته بازار تاریک است اما جلوی چندتایی از مغازهها روشن شده. بعضی مغازهها پنهانی با کرکرههای نیمه باز مشغول کاسبیاند و مشتری هم دارند. چشمشان که به ون و پوشش یکدست میافتد کرکره را کامل میکشند و مغازه را میبندند.
اوضاع اقتصادی نابسامان است و کرایهها بالا. اما این سود نیست ضرر است نمیدانند سلامتی میفروشند و کرونا میخرند.
خانمی از روند نامناسب توزیع واکسن میگوید. دوز اول را دریافت کرده و پیامکی برای زمان و مکان دوز دوم. اما با مراجعه در زمان مقرر هیچ خبری از آن نوع واکسن نیست و تنها جمعیت است که برای دریافت واکسن آمدهاند و همه شاکی. او میگوید البته در این بین عدهای هم بدون نوبت بر شلوغی و ازدحام اضافه کرده بودند.
آخرین مسیر میدان احمدآباد است. راسته موبایلفروشها. هیچ فروشگاهی باز نیست. تاکسیهای زرد رنگ پشت به پشت ایستاده اما از مسافر خیلی خبری نیست. بیشتر رانندهها ماسکی به صورت دارند و بعضی هم طلب ماسک میکنند برای مسافری که هنوز نیامده. آنجا هم استقبال رهگذران دیدنی است و امید دارند که این حرکت شروعی باشد برای پویشهای بعدی و ما هم این قول را میدهیم.
مدیر خانه مطبوعات و خبرنگاران استان اصفهان، همهگیری کرونا و افزایش آمار مرگ و میر هموطنان را دلیل راهاندازی این پویش فرهنگی عنوان میکند تا اصحاب رسانه با حضور در میان مردم بر لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی در زمینه اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم به صورت چهره به چهره نیز مردم را به رعایت موارد بهداشتی دعوت کنند.
منصور گلناری از هماهنگیهای انجام شده، طی ۴۸ خبر داد و ابراز امیدواری کرد: امید داریم این پویش تاثیر مناسبی در کنترل بیماری کرونا داشته باشد.
مردم همراه هستند به شرط صداقت
علی رغم تلاش دانشمندان برای شکست این ویروس و کشف واکسن یا داروی موثر بر درمان آن هنوز هیچ نتیجه قطعی حاصل نشده است. مطالبه عمومی مردم از دولتمردان به کارگیری همه توان و ظرفیتها برای
بازگرداندن سلامتی و ایمنی به زندگی است و مطالبه دولتمردان رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط عموم مردم. تجربه نیز ثابت کرد که حل این بحران تنها با سیاستگذاری و تصمیمسازی سیاستمداران و دولتمردان موثر نیست و این خود ما هستیم که میتوانیم با ایفای نقش اجتماعی، خود را در برابر این ویروس تاجدار ایمن کنیم. شرایط هیچ خوب نیست و بهترین واکسن و روش مقابله با کرونا، رعایت دستورالعملهای بهداشتی است.
کار پویش به دقایق آخر میرسد. سوار بر همان ونها راه آمده را به سمت استانداری بازمیگردیم. چند ساعتی کنار مردم و برای مردم گذشت. مردم همراه میشوند اگر کنارشان باشی. مردم همراه میشوند اگر در اقدامی، صداقت ببینند و ما و مردم همراه شدیم در اولین تجربه پویش فرهنگی رسانه و مردم.
گزارش از : مهری فروغی