معبر مناسب حق شهروندان دارای معلولیت

مهدی محبی| زندگی ما انسان ها ماهیتی اجتماعی دارد، یعنی حیاتی مبتنی بر تجمع یک گروه انسانی که با رابطه و انتفاع همه عناصر این گروه معنا پیدا می کند بنابراین همه اعضای گروه باید برای انتفاع از این نوع زندگی با هم تعامل و رابطه موثر داشته باشند و ضمن تلاش برای دستیابی به این انتفاع که در حقیقت حقوق انسانی آنها محسوب میشود تلاش نمایند و از طرفی نیز حقوق دیگر اعضای جامعه را محترم بشمارند تا شرایط رشد و تعالی خود و دیگران در این بستر فراهم گردد.

محیط های شهری به عنوان یک بستر اجتماعی از شهروندانی تشکیل می شود که همه آنها به فراخور شرایط فردی و اجتماعی دارای منزلت و حقوقی هستند که ابتدا باید توسط آحاد شهرندان رعایت گردد و سپس مدیران شهری و حکومتی نیز در ایجاد فضای مطلوب برای احقاق حقوق این شهروندان تلاش لازم را داشته باشند.

افراد دارای معلولیت بخشی از جامعه ایرانی را تشکیل می دهند و طبق آمار چندگانه ای که تاکنون مسئولان بهزیستی طی این سال ها اعلام کرده اند حدود 15 درصد از بافت جمعیتی کشور را معلولان تشکیل می دهند و بنابر گفته های رئیس سازمان بهزیستی کشور در تیرماه 1402 سالانه بین 50 تا 60 هزار نفر به جمعیت افراد دارای معلولیت ایران اضافه می شود بنابراین با توجه به وجود تعداد آمار نسبتا بالای افراد دارای معلولیت باید عزم جدی ابتدا برای تکریم و سپس مهیا کردن شرایط لازم جهت حضور و مشارکت این قشر که از نظر استعداد و توانایی های گوناگون تفاوتی با سایر افراد عادی ندارند، در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی و … وجود داشته باشد.

یکی از مصادیق تسهیل حضور افراد دارای معلولیت در عرصه های اجتماعی کشور بحث مناسب سازی و دسترس پذیر کردن محیط های شهری است که با اینکه طی این سال ها مدیران شهری کشور به ویژه در کلانشهرها تلاش های نسبی در این زمینه داشته اند اما واقعیت این است که اکثر معلولان برای حضور و مشارکت در عرصه اجتماعی هنوز با مشکلات عدیده ای دست به گریبان هستند و گویی برای رسیدن به وضع مطلوب هنوز راه زیادی باید پیمود.

آن چه که در گفتگو با چند تن از افراد دارای معلولیت های مختلف در خصوص مشکلات این قشر در شهرها احصا شد از این قرار بود:

1- عدم مناسب سازی معابر سطح شهرها خصوصا برای روشندلان و معلولان جسمی و حرکتی

2- مناسب سازی پرنقص برخی معابر به نحوی که حتی در برخی مواقع این مناسب سازی ها به جای اینکه تردد معلولان را در معابر تسهیل کند آنان را با مشکلات بیشتری نیز مواجه می کند، مثلا برخی از شهرداری ها موانعی را در پیاده روها برای جلوگیری از تردد موتوسیکلت سواران ایجاد کرده اند که به دلیل استاندارد نبودن این موانع عبور ویلچر از این سازه ها بسیار مشکل و گاه ناممکن می شود.

3- عدم توجه به مناسب سازی در بانک ها، ادارات، سازمان ها، نهادها و دستگاه های دولتی، عمومی و خصوصی که تردد معلولان در این مکان ها را سخت کرده است.

4- دسترس پذیر نبودند دستگاه های خودپرداز بانک های جهت استفاده معلولان ویلچرنشین و روشندل

5- نبود راهنما و مترجم ناشنوایان در دستگاه ها و نهادهای پرمخاطب جهت تسهیل ارتباطات این معلولان با مسئولان و بروز مشکلات فراوان برای پیگیری امور مربوطه

6- تردد بسیار سخت و گاه ناممکن در اماکن و فضاهای تفریحی، سیاحتی و تاریخی سطح شهرها برای افراد دارای معلولیت

7- کمبود و گاه عدم وجود سرویس های بهداشتی عمومی ویژه افراد دارای معلولیت در سطح شهرها، مراکز تجاری، مراکز تفریحی و هم در دستگاه ها و ادارات دولتی، عمومی و خصوصی

8- فقدان یا کمبود پارکینگ ویژه معلولین در خیابان های مختلف شهری

9- عدم تولید محتوای مناسب برای فرهنگ سازی و ترویج رعایت حقوق معلولان توسط آحاد شهروندان توسط دستگاه های مسئولی مانند شهرداری، صدا و سیما، بهزیستی و استانداری

10- مناسب نبودن وضعیت حمل و نقل عمومی برای افراد دارای معلولیت از جمله عدم مناسب سازی بسیاری از اتوبوس های شرکت واحد و نامناسب بودن شرایط ایستگاه های اتوبوس برای سوار و پیاده شدن معلولان به ویژه در خطوط BRT که معمولا ایستگاه ها در وسط خیابان ها ایجاد شده است.

لازم به ذکر است که معضلات بسیاری در این خصوص وجود وجود دارد که می طلبد مسئولان دولتی و به ویژه مدیران شهری اگر واقعا ادعای خدمتگزاری به همه شهرندان را دارند باید انها را در برنامه ریزی ها و اقدامات اجرایی خود مدنظر قرار دهند تا شرایط برای مشارکت و حضور موثر این اقلیت بزرگ یعنی جامعه افراد دارای معلولیت در عرصه های گوناگون اجتماعی فراهم شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *