یک روز و هزاران خاطره

توان‌نگار– نگین حیدری فعال در حوزه حقوق معلولان | سال‌هاست که در مراکز استان‌ها مدارسی برای آموزش دانش آموزان دارای معلولیت وجود دارد و در این میان معلمانی دلسوز، با تلاشی خستگی‌ناپذیر به امر تعلیم و ترتیب این دانش آموزان مشغول هستند.
در روز گرامی داشت مقام والای معلم گپ و گفتی داشتم با حسین جباری مدیر آموزشگاه نابینایان شهید احمد سامانی، یکی از چندین و چند آموزگاری که خستگی‌ناپذیر در راه پرورش دانش آموزان تلاش می‌کند و نشستن پای صحبت‌ها و خاطره‌هایش به بهانه روز معلم، خالی از لطف نیست. آنچه در پیش رو می‌خوانید ماحصل این گفت و گوست.
***
روز معلم را خدمت شما و تمام همکاران تلاشگرتان تبریک می گویم. امیدوارم این روز صرفا یک تبریک و شادمانی نباشد، بلکه این یادمانها باعث سیاستگذاری های هدفمند تر در امر آموزش کودکان و نوجوانان با شرایط ویژه و تصویب قوانین کارآمد از سوی متولیان مربوطه شود. با توجه به اینکه خود از جامعه افراد دارای آسیب بینایی هستم، بارها شاهد تلاشهای شما در امور شغلیتان بوده ام و از دیگران هم در مورد تعهد و تلاش خستگی ناپذیرتان بسیار شنیده ام. سعی داریم پرسش و پاسخهای ما متفاوت باشد با کلیشه ها و آنچه که در چنین گفتگوهایی معمول است.

همه ما از دوران کودکی یا در هنگام تحصیل برای شغل و آینده خود تصوری داریم و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم. شما در گذشته، آینده فعلی خود را تصور کرده بودید و حالا که عهده دار چنین مسئولیتی هستید خودتان را در جایگاهی که انتظار داشتید و هدف زندگیتان بود حس می کنید؟
تشکر از لطف شما به بنده و حرفه آموزگاری، من خود را همواره نیازمند آموزش می دانم. زمانی که خود در مقاطع تحصیلی و دانش آموز بودم، گاه رفتارها و عملکردهایی از معلمان می دیدم با خود عهد بستم زمانی که در این شغل قرار بگیرم، هیچگاه اینگونه رفتار یا عمل نکنم، مثلا از هر دانش آموز با توجه به تواناییها و شرایطش انتظار داشته باشم. گاهی هم رفتارها و عملکردهای انسانی و ارزشمندی می دیدم و خود را در ذهن کودکانه ام معلمی تصور می‌کردم که آنگونه عمل و رفتار می‌کند. این شغل را دوست داشتم و لطف خدا شامل حالم شد که علیرغم وجود موقعیتهای شغلی دیگر، در ابتدا به عنوان معلم و بعد هم مدیر آموزشگاه در خدمت دانش آموزان و سایر همکاران باشم و حس می‌کنم در جایگاهی که از گذشته هدف زندگیم بود قرار دارم.
سنوات خدمت شما چند سال است، چه در حرفه آموزگاری و سپس در مسوولیت مدیریت آموزشگاه؟
بیست و چهار سال است که این افتخار را دارم، 14 سال است مدیر مدرسه هستم و قبل از آن هم درکسوت آموزگاری.
آیا اتفاق افتاده که در کسوت مدیریت آموزش هم داده باشید؟
همزمان در دانشگاه فرهنگیان به دانشجویان آموزش استثنایی دروس مربوط به گروه آسیب دیده بینایی را تدریس کرده‌ام و در مدرسه هم گاهی به جای همکاران و البته با هماهنگی آنها تدریس می‌کنم.
جایگاه شغلی شما به عنوان مدیر مدرسه مانع از فرایند یادگیری و ارتباط مناسب با دانش آموزان نمی‌شود؟
چنین وضعیتی هیچگاه وجود نداشته و گاهی حتی سبب تعجب و علاقه و اشتیاق دانش آموزان می‌شود. یکی از شیرین‌ترین لحظات زندگی یک معلم، زمانی است که سالها بعد با یکی از دانش آموزان خود که در موقعیت شغلی موفقی است مواجه می‌شود گاه یک سخن معلم یا یک لبخند یا اخم او می‌تواند مسیر زندگی یک دانش آموز را تغییر دهد.
از شیرین ترین اتفاقات ضمن خدمت بگویید؟
همانطور که قبلا اشاره کردم، موفقیتهای دانش آموزان و اظهار خرسندی خود آنها و خانواده هایشان، اردوها و سفرهایی که برای دانش آموزان برنامه ریزی می‌شود که با توجه به شرایط معلولیت دانش آموزان بسیار چالشها و مسئولیتهای مختلف و سنگینی به همراه دارد ولی خاطراتی که از آنها بر جا می ماند و سالها بعد دانش آموزان سابق از آنها یاد می‌کنند، بسیار لذت‌بخش است. گاه اقداماتی که انجام میشود برای حل مشکلات خانواده ها و دانش آموزان و نتایج مطلوبی به همراه دارد، همه شیرین است.
در طول سالیان خدمت کدام موضوع برای شما بیشتر چالش بر انگیز و درخور تامل بوده؟
موضوعی که بیشتر آزار دهنده بوده این است که برخی خانواده ها نسبت به شرایط معلولیت فرزندشان آگاهی لازم را ندارند و گاه اجازه می دهند از معلولیت فرزندشان استفاده ابزاری برای تبلیغات، کسب منفعت یا غیره بشود. از همان ابتدای قبول مسوولیت مدیریت آموزشگاه با خود پیمان بستم به هیچ عنوان اجازه ندهم از شرایط معلولیت دانش آموزان بهره‌برداری ابزاری شود. نمود و بروز دانش آموزان دارای معلولیت در جامعه باید با توجه به شایستگیها و تواناییهای آنها باشد و نه وضعیت خاص جسمی آنها. ارزشمندی فردی معلولان از خود آنها و خانواده‌هایشان شروع شود و سپس جامعه آنها را ارزشمند ببیند و بشناسد. نکته آزار دهنده دیگر اینکه بعضی خانواده ها برای رشد علمی و فرهنگی فرزندشان و صرف وقت و هزینه در این خصوص تمایل نشان نمی‌دهند حال آنکه در زمینه های دیگر همراهی خوبی دارند.
رسانه دیداری در امر فرهنگ سازی نقش بسزایی دارد که با بهره گیری از توان متخصصان در قالب فیلم ها و برنامه های مختلف در بازه های زمانی پر بازدید می تواند در ذهن مخاطبان تاثیرگذار باشد. از فرد معلول و خانواده اش، در موقعیتهای مختلف، تصویری واقعی و مطابق با آنچه هست و آنچه ضرورت زندگی اوست به مخاطبان منتقل کند.
مدیریت مدارس ویژه آموزش افراد دارای معلولیت چه تفاوتی با سایر مدارس دارد؟
با توجه به نیاز های متفاوت معلولان به ویژه افراد با آسیب بینایی، تفاوتها بسیار است. گاه در ارتباط با مدیران سایر مدارس، در برنامه ها و فعالیتهای مشترک، آنها از اینهمه تفاوت در فعالیت و مسوولیت اظهار تعجب می‌کنند. در نتیجه به خاطر همین تفاوتها، آموزش هدفمند و نتیجه بخش به دانش آموزان دارای معلولیت، نیازمند برنامه ریزی متفاوت و حتی محتوای آموزشی متفاوت دارد به نحوی که متناسب با نیاز و شرایط جسمی و شرایط مختلف زندگی آنها باشد، بتواند آنها را برای حضور در جنبه های مختلف زندگی آماده و توانمند کند. در محتوای آموزشی پایه های مختلف تحصیلی، بسیاری موارد اصلا متناسب با شرایط جسمی برخی دانش آموزان نابینا نیست، مثلا آموزش رنگها به دانش آموزی که نابینا متولد شده و هیچ تصوری از دیدن و رنگ و مفاهیمی از این قسم ندارد. اشتباهی که در بین برنامه ریزان کتب آموزشی رواج یافته این است که محتوای منابع آموزشی معلولان با سایر افراد باید یکسان باشد. انتقال مطالب دیداری به فردی که تجربه و تصوری از دیدن ندارد حتی اگر شکل قابل لمسی هم از آن ترسیم شود، نتیجه موثر و ماندگاری در ذهن دانش آموزان نابینا نخواهد داشت. آموزش مهارتهای زندگی و جهت یابی و حرکت توسط افراد متخصص و کار آزموده، دو رکن اساسی در آموزش دانش آموزان دارای آسیب بینایی است که متاسفانه در دو دهه اخیر، به دلیل فشردگی منابع آموزشی و الزام به انجام و اتمام آن در طول سال تحصیلی، به آن دو آموزش ضروری که گفته شد (منظور مهارتهای زندگی و جهت یابی) پرداخته نمی‌شود. دغدغه همه مدیران و آموزگاران افراد دارای آسیب بینایی در استانهای مختلف، در نظر نگرفتن این تفاوتها و در نتیجه ضرورتهای ویژه این دانش آموزان است. ضرورت این تغییرات در برنامه ریزی محتوای آموزشی ویژ] افراد با آسیب بینایی بارها به مسوولین و برنامه ریزان مربوطه منعکس شده، پیگیری های متعدد انجام گرفته ولی تا کنون نتیجه‌ای نداشته است.
آیا محتوای آموزشی، جوابگوی نیازهای کنونی دانش آموزان نابینا و کم بینا هست؟
همانطور که گفته شد علیرغم پیشرفت کنونی جامعه انسانی در زمینه های مختلف، بخشی از محتوای آموزشی متناسب با شرایط جسمی و حال حاضر زندگی آنها نیست و به طور کلی محتوای آموزشی نیازها و ضرورت های زندگی آنها را پوشش نمی دهد و توانمندی لازم برای آنرا ایجاد نمی کند.
شما برای جبران این نقیصه و پاسخگویی به نیازهای ویژه دانش آموزان دارای آسی بینایی و توانمندسازی آنها چه اقداماتی انجام داده اید؟
تلاش شده در قالب برنامه های اوقات فراغت و تابستانه، با بهره گیری از توان افراد آگاه، متخصص و عمدتا خود نابینایان و کم بینایان توانمند، در زمینه مهارتهای فردی(، اجتماعی، تحرک و جهت یابی، نگاه به زندگی، آموزشهای مفید و کاربردی به دانش آموزان داده شود. با تجربه به دست آمده از آموزش مجازی در دوران همه گیری کرونا، با همکاری داوطلبانه همکاران، کلیپهای آموزشی در زمینه های مختلف تهیه شده، گرچه همکاران بی هیچ چشم داشت مالی همکاری کرده اند، ولی تدوین و آماده سازی نهایی این کلیپ ها مستلزم صرف هزینه است که علیرغم پیگیری های متعدد از اعتبارات دولتی تا کنون تامین نگردیده‌است.
برای دانش آموزان بدون معلولیت دارای استعدادهای درخشان امکان مدارس نمونه دولتی و از این قسم وجود دارد، در مورد دانش آموزان با آسیب بینایی دارای استعداد درخشان چگونه عمل کرده اید؟
در استان اصفهان مدارس ویژه آموزش نابینایان و کم بینایان برای مقطع ابتدایی است و از مقطع متوسطه باید در مدارس عادی ادامه تحصیل دهند. تلاش شده که دانش آموزان دارای استعداد درخشان به مدارس نمونه خصوصا مدرسه فرهنگیان راه یابند. که در چند نمونه خوشبختانه این اتفاق افتاده و دانش آموزانی با معلولیت بینایی در آزمون این مدارس پذیرفته شده و موفق به گذراندن دوره تحصیلات متوسطه با نمرات عالی و ورود به تحصیلات تکمیلی با رتبه های برتر شده اند و مدیران این مدارس از پذیرش دانش آموزان با آسیب بینایی واجد شرایط استقبال می کنند. البته نکته قابل تامل و گاه آزار دهنده این است که گاه دانش آموزی استعداد ادامه تحصیل در زمینه ای را دارد مثلا کامپیوتر یا موسیقی ولی به دلیل فراهم نبودن امکان دسترسی به منابع آموزشی مناسب و دسترس پذیر یعنی عدم دسترسی به منابع آموزشی صوتی و منابع به خط بریل، از ادامه تحصیل در آن رشته ها باز تحصیل در آن رشته ها باز می ماند.
در مورد دانش آموزانی که دیر آموز هستند یا به نوعی اختلال در یادگیری دارند چگونه عمل می شود؟
آموزش استثنایی مبتنی بر آموزش فردی دانش آموزان است. تا جایی که امکان داشته باشد به صورت فوق برنامه برای آن دانش آموزان برنامه ریزی می شود. ولی همواره به خانواده ها می گوییم که این واقعیت را بپذیرید و از فرزندتان متناسب با تواناییش انتظار داشته باشید. گاهی هم شرایط دانش آموز به نحوی است که باید به کلاسهای دانش آموزان دارای معلولیت با شرایط ویژه برود. گاه اصرار نا آگاهانه و نابجای خانواده ها و مخالفتهای آنها، این روند را با تاخیر و چالش همراه می کند.
در پایان چه قانون و سیاست گذاری را در امر آموزش افراد دارای آسیب بینایی زیبنده می دانید؟
قوانین به گونه ای باشد که ما را فارغ از هرگونه شرایط خاص جسمی و روحی و.. به کرامت و شان انسانیمان نزدیک کند. بتوانیم در جامعه حضور موثر داشته باشیم و در نقشهای مختلف ایفای نقش کنیم. ولی قوانین بسیار است ولی اجرا نمی‌شود و گاهی هم قوانین ویژه ای برای حمایت از معلولان تصویب می شود ولی به دلیل عدم بهره گیری از نظر گروههای مختلف معلولان و در نظر نگرفتن شرایط و نیازهای خاص آنها، محدودیتهای مختلفی را برای ایشان ایجاد می‌کند و آنقدر شروط و قیود دست و پاگیر و کلی در آنها است که بسیاری از معلولان از بهره گیری از آن قوانین بی بهره می‌مانند.