لبخند آخر را زیبا بزن عکاس!

به یاد دوست و همکار فقید عکاس خبرنگار اصغر فخاری

توان‌نگار- حامد ایزدی: لبخند…بیشترر …یکممم بیشتررررر

یک، دو، سه

صدای شات دوربین…

آخرین قاب‌های ماندگار از ویلچرنشین پرتلاشی که با وجود تمامی آلام و درد‌های جسمانی و روحی و با همه ی کم لطفی‌های جامعه‌ی پر از خودبینی و نادیده گرفتن‌ها، سعی بر نشاندن امید بر دلها و ثبت لحظات خاطره انگیز آنها داشت.

حضورش درهر جایی باعث جنب و جوش و در جریان بودن از خصایص بارز او بود؛ گویی لحظه‌ای آرمیدن و ایستا بودن را نابلد.

در تمامی مراحل زندگی با ناملایمات پیش رویش جنگیده بود و حتی با وجود جسمی که بارها دچار مشکلات عدیده شد و بیماری‌های سخت از سر گذراند هرگز از جنگیدن با شرایط دست بر نمی‌داشت.

آری! ولی این‌بار با همه امید و تلاش نتوانست بر آنچه تقدیرش بود غلبه کند و در برابر لنز دوربین تقدیر الهی لبخندی از سر تسلیم و رضایت برلبان آورد.

ولی در اوج استقامت و سربلندی و عزت…

نامش شاید اصغر و به تلویح کوچکتر می‌نمود ولی روحی بزرگ در کالبدش نهفته بود که هر انجمن و محفل با وجودش سرشار از انگیزه و شورِحیات می‌شد.

تو را آنچنان که شایسته توست در میان خویش همواره به یاد خواهیم داشت…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *