گلی در مرداب
- کد خبر: 1138
- /
- 27 شهریور 1399 - ۱۰:۵۲
- /
- یادداشت
سحر مشایخی | با نگاهی به دیدگاه، نظرات و گفته های جامعه شناسان، شعرا و فیلسوفان درمی یابیم که توجه آنان به مقوله “اصلاح فردی” از جایگاه خاصی برخوردار بوده است و همواره آن را پلی دانستهاند برای رسیدن به اصلاح اجتماعی.
اصلاح فردی به معنای بازسازی درونی، رشد افکار و پرورش استعدادهای بالقوهای ست که خداوند در نهاد هر شخص به ودیعه گذارده است. در واقع اگر این خواسته تحقق یابد میتوان انتظار داشت جامعه نیز تحت تاثیر قرار گیرد و گامی هر چند کوچک به رشد و تعالی نزدیک شود. به عبارت دیگر اصلاح فردی و کسب فرزانگی؛ هدف و غایت انسان است و اصلاح اجتماع نتیجه، محصول و میوه آن. در چنین نگاهی انسان به بهانه شرایط نامطبوع و ناسازگار جامعه نمینشیند، کنار نمیکشد و خود را ناگزیر از شنیدن ساز ناکوک اجتماع نمیداند. حرکت می کند، قدمی بر می دارد، به معرکه و میدان میآید و تلاش میکند برای خلق هنرمندانه یک ملودی زیبا و کم نظیر که آهنگش در دنیا طنین انداز است. نمونه بارز و عینی چنین معنایی در طبیعت گل نیلوفر است این گل در مرداب و جای متعفن میروید ولی با پرورشگاه خود هیچ سنخیت و تجانسی ندارد با این وجود عاملی ست برای زیبایی وجذابیت آن مکان. در واقع با دیدنش اطمینان حاصل میکنیم چیزی برای تکمیل این صحنه شگفت انگیز کم نیست، عیب و نقصی وجود ندارد و همه چیز طراوت و تازگی خاص خود را دارد. انسان هم باید از روند شکیبای طبیعت تقلید کند به تعبیری ما هم میتوانیم نیلوفر جامعه باشیم به این معنا که بپذیریم تغییر دنیا امری محال است اما تغییر افکار و درون خود گامی ست موثر برای رشد و در نهایت تغییر جامعه.
توجه به درون روح را از چنان اعتمادی سرشار میکند که تمام سختیها در برابرش حقیر و ناچیز جلوه مینماید و گاه چون نسیم سحرگاه در هر جا که راه یابد عطر خوش و ماندگاری میپراکند و مشام خسته گان و گرما زدگان را نوازش میدهد و خنکی و آرامش را پیشکش میکند. با اعتقاد به چنین نقش آفرینی مرداب از بین رفتنی ست و تنها در این صورت میتوان امید داشت که دنیا تبدیل به گلستان گردد.
در حقیقت دنیا به گونه ای ست که به صورت آرمانی و ایده ال نخواهد شد، ناکجاآباد وجود ندارد، جهان هیچگاه از مرداب بودنش دست نخواهد کشید و کسی که بخواهد مرداب جامعه را از بین برد لاجرم ناکام خواهد ماند! اما میتوان خود را اصلاح کرد و گل مرداب شد. در واقع ما انتخاب نمی کنیم در چه دنیایی زندگی کنیم اما انتخاب می کنیم که کجای دنیا قرار بگیریم گل این مرداب باشیم یا حشره آن، آذین آن باشیم و یا آسیب آن.
تصمیم دراین باره بر عهده ی ماست.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی